تو یه ماگ آبِ خنک تو دستت ٬ بعد از نیمه شب ٬ کنار پنجره ء اتاق ٬ باد خنکی هم اون چند تار موی مزاحم رو صورتت رو تکون می ده...
بعد از فارغ التحصیل شدنم تا حالا تقریبا ۱۰ سال می گذره. هنوز براش زنگ نزدم ولی هر مناسبت به هم پیامک می دیم .راستی چرا با هم حرف نمی زنیم؟!
بعدا نوشت : هم اتاقی ام بوده فکر بد موقوف!
شده یک جمله یا بیت شعری یا ... حا لا هر چی ، همش تو ذهن تون تکرار بشه اونقدر که کلافه شین ؟!